به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني نهاد کتابخانه‌هاي عمومي کشور، منابع طرح کتاب‌خوان ماه، ويژه شهريور 1403 با هدف ارتقاي فرهنگ مطالعه و کتابخواني در جامعه، دسترسي همگاني به کتاب، وم معرفي کتاب‌هاي مفيد براي پرورش فکري آحاد مختلف مردم و همچنين ارتقاي فضايل اخلاقي و فرهنگ عمومي از طريق مطالعه کتاب‌هاي مفيد و فاخر در سطح کشور و ارائه کتاب‌هاي «آفتاب آخرين»، «حضرت حجت»، «خس بي سر و پا» و «نگاه با محبت» معرفي شد.

علاقه‌مندان مي‌توانند با مراجعه به کتابخانه‌هاي عمومي کشور و امانت گرفتن کتاب‌هاي اين طرح، آن ها را مطالعه کنند.

«آفتاب آخرين»

پديدآور: مهدي قزلي

ناشر: شهيد کاظمي – سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان

تعداد صفحات: 100

اگر کسي از يک سو علاقه‌مند است که در خصوص تاريخ و سيره رسول الله صلي الله عليه و آله يک کتاب معتبر از حيث استنادات تاريخي بخواند؛ هم مي‌خواهد چيزي فراتر از مشهورات بخواند؛ هم حوصله‌ي خواندن متن طولاني را ندارد؛ قطعاً اين اثر بسيار خوش‌خوان که با ذوق و سليقه‌اي ستودني گردآوري و تنظيم و بازنويسي شده يکي از بهترين پاسخ‌ها به چنين نيازي است. 100 برش ناب و کمتر شنيده شده از تاريخ و سيره و زمانه‌ي پيامبر خاتم که با ذکر وقايع مقارن ولادت فرخنده‌ي ايشان آغاز مي‌شود و با ذکر عروج از دامان علي بن ابي‌طالب عليهما السلام پايان مي‌يابد. در اين بين هم بسياري از حکايت‌هاي گزينش شده به شکلي هستند که حتي علاقه‌مندان به تاريخ و سيره‌ي نبوي هم برايشان تازگي خواهد داشت و اين از مهم ترين وجوه تمايز کتاب نسبت به موارد مشابه است که به جهت جست‌وجوي گسترده نويسنده در منابع، نشان از حسن سليقه و تسلط وي دارد.

براي نگارش اين اثر يک کار تحقيقي گسترده انجام شده و بعد از آن از ميان انبوه برش‌هاي جذاب تاريخ زندگاني نبي اکرم اين صد مورد به‌گزين و با نهايت اعجاز و جذابيت ادبي و قلمي بازنويسي شده است.

اين اثر جلد نخست از مجموعه‌ي 14 جلدي، چهارده خورشيد و يک آفتاب است که تيمي از نويسندگان خوش‌قلم به سرپرستي بهزاد دانشگر به خلق 14 اثر با همين سبک در خصوص 14 معصوم اقدام کرده‌اند و يکي از بهترين آثار براي آشنايي بيشتر و عميق‌تر مخاطبان با اين 14 گل سر سبد آفرينش را خلق کرده‌اند.

در بخشي از کتاب مي‌خوانيم:

در جنگ خيبر، مسلمانان قلعه‌هاي هفت‌گانه‌ي خيبر را محاصره کردند.

مدتي بود آنجا بودند طوري که ديگر آذوقه‌اي نمانده بود و گرسنگي فشار مي‌آورد. روزي چوپان سياهي آمد و گفت: «من چوپان يهودي‌ها هستم، اين اسلامي که مي‌گوييد چيست؟»

گفتند؛ گفت: «من ايمان آوردم. حالا تکليفم با اين رمه چيست؟»

محمد (صلي‌الله‌عليه‌وآله) گفت: «توي آئين ما خيانت در امانت وجود ندارد. رمه را ببر به صاحبانش بسپار.» (ص53)

«حضرت حجت» (مجموعه بيانات و اشارات آيت الله بهجت قدّس‌سرّه پيرامون حضرت ولي عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشريف)

پديدآور: مرکز تنظيم و نشر آثار حضرت آية الله بهجت قدّس‌سرّه

ناشر: واژه‌پرداز انديشه

تعداد صفحه: 696

وقتي گوينده، عالمي ربّاني و فقيهي مسلّم و عارفي روشن‌ضمير نظير مرحوم آيت‌الله بهجت قدّس‌سرّه باشد و موضوع صحبت، شخص اول عالم امکان، حضرت بقية‌الله‌الاعظم ارواحنافداه، قطعاً اثري بسيار نفيس و گران‌بها خلق خواهد شد. در اين کتاب کم‌نظير (که تحقيق و نگارش آن، سه سال به طول انجاميده) برخي از مهم‌ترين سؤالات اساسي در موضوع مهدويت از لسان آن شخصيت کم‌نظير دوران معاصر، پاسخ داده شده است. پرسش‌هايي نظير:

آيا در عصر غيبت کبري امکان رؤيت حضرت وجود دارد؟ اختيارات فقيه در عصر غيبت کبري چقدر است؟ آيا بايد سعي کرد که در عصر غيبت شرايطي فراهم کرد که همه‌ي احکام شرع محقق شود يا خير نيازي نيست و چنين وظيفه‌اي نداريم؟ راه حفظ ايمان در فتنه‌هاي آخرامان چيست؟ چگونه مي‌توان در عصر غيبت امام زمان عج‌الله‌فرجه‌الشريف را ياري کرد؟ علت غيبت امام چيست و شيعيان چه نقشي در وقوع يا رفع آن دارند؟ مهم‌ترين وظايف منتظران در عصر غيبت کدام است؟ آيا دعا در تقدّم يا تأخر ظهور نقشي دارد؟ آيا ممکن است امر ظهور يک‌روزه محقق شود (اگر بله، تکليف روايات مربوط به علائم ظهور چه مي‌شود)؟ اصحاب امام زمان عليه‌السلام در عصر ظهور چه ويژگي‌هايي دارند؟ چگونه مي‌توان تشرّف حقيقي را از تشرّفات خيالي و باطل تشخيص داد؟ تعيين وقت براي ظهور چه تفاوتي با نزديک ديدن امر ظهور دارد؟ و .

در بخشي از کتاب مي‌خوانيم:

سبب غيبت امام زمان عج‌الله‌فرجه خود ما هستيم، زيرا دستمان به او نمي‌رسد، والّا اگر در ميان ما بيايد و ظاهر و حاضر شود، چه کسي او را مي‌کُشَد؟! آيا جنيان آن حضرت را مي‌کشند يا قاتل او انسان است؟! ما از پيش در طول تاريخ ائمه عليهم‌السلام، امتحان خود را پس داده‌ايم که آيا از امام تحفّظ و اطاعت مي‌کنيم يا اين‌که او را به قتل مي‌رسانيم .

کجا رفتند کساني که با صاحب امان عليه‌السلام ارتباط داشتند؟ ما خود را بيچاره کرده‌ايم که قطع ارتباط نموده‌ايم و گويا هيچ چيز نداريم! آيا آن‌ها از ما فقيرتر بودند؟! اگر بفرماييد: «به آن حضرت دسترسي نداريم»، جواب شما اين است که چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نيستيد؟! حضرت عج‌الله‌فرجه به همين از ما راضي است زيرا در حديث است: «پرهيزکارترين مردم، کسي است که از کارهاي حرام بپرهيزد». ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب ديدار ما از آن حضرت عج‌الله‌فرجه‌ است. (صفحات 171و176)

«خس بي سر و پا»

پديدآور:‌ حميد حسام

ناشر: سوره مهر

تعداد صفحات: 167

عنوان کتاب يادآور «خسي در ميقات» سيد جلال آل احمد است. کسي که در حج حيران شد.

حالا بعد از گذشت سال‌ها، حميد حسام، نويسنده‌اي صاحب سبک و خوش‌ذوق که آثارش بيشترين تعداد تقريظ از رهبر کتاب‌شناس و گوهرشناس انقلاب را کسب کرده، در وادي اربعين از حيراني‌اش در خصوص باطن و حقيقت کعبه و حج که حقيقت ولي الله الاعظم است، سخن گفته است.

در روايتي از امام صادق عليه‌السلام داريم که «حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است»؛‌ در سرزمين کربلا، حرمت مؤمني که يکي از دو سيد و آقاي اهل بهشت است، توسط کساني که مدعي بودند به دين جد ايشان هستند، به بدترين شکل ممکن شکسته شد!

حسام در اين اثر از عرفات اربعين مي‌گويد! سفرنامه‌ي خود را نگاشته و در وادي عشق و عقل، قلم را به پيش برده.

بعد از پايان کتاب، بنا بود مقدمه‌ي اثر را شهيد حاج حسين همداني بنويسد، اما با شهادت خود، به قول حميد حسام: «نوشت؛ اما نه با قلم که با خون و نه بر اوراق اين دفتر، که بر تربت حريم صاحب اربعين، زينب سلام الله عليها.»

کتاب با حکايت اربعين عاشقي که خدا بين خود و بني آدم از همان لحظه‌ي هبوط آدم بنا گذاشت، سخن گفته؛ از اولين اربعين که خود آدم صفي الله بعد از هبوط بدان متضرّعانه مشغول شد و دوباره به قرب الهي بار يافت. اربعين‌هاي نوح و موسي و يونس و .

رابطه‌ي ميان اين اربعين‌ها با خامس آل عبا را بيان مي‌کند و بعد از آن ضمن تحليل عاشوراي 61 به شکلي که شمر زمانه‌ را بتوان با آن شناخت، به ذکر لحظات ناب سفر خود و مشاهداتش از تحيّرات اين عرفات حسيني سخن گفته است.

در بخشي از کتاب مي‌خوانيم:

از زائر عراقي مي‌پرسم: «دولت عراق به شما به عنوان کسي که براي کشورش جنگيده و پايش را داده، چه خدماتي مي‌دهد؟» مي‌خندد و مي‌ايستد. جوابم را که مي‌دهد، مي‌فهمم که لبخندش نقاب شرم بوده که روي صورتش افتاده است. مي‌گويد: «شما در کان به مجروحين جنگ افتخار مي‌کنيد، پس طبيعي است که دولت شما به مجروحين خدماتي بدهد. اما من و امثال من، حتي در ميان خانواده و فرزندان خود، به خاطر جنگ با شما، نمي‌توانيم سرمان را بالا بياوريم. چه رسد به اينکه بخواهيم مطالبه‌اي داشته باشيم.» (ص 99)

«نگاه با محبت» (پنج حديث از حضرت محمد صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم)

پديدآور:‌ سيد محمد مهاجراني

ناشر: جمال

تعداد صفحات: 12

امام رضا عليه السلام مي‌فرمايند اگر مردم زيبايي‌ها و نيکويي‌هاي کلام ما را مي‌دانستند، خودشان از ما تبعيت مي‌کردند و در فرمايش ديگري مي‌فرمايند قبل از آنکه منحرفان، کودکان و نوجوانان را با مطالب خود گمراه کنند، آن‌ها را با کلام ما آشنا سازيد. اگر کسي دغدغده داشته باشد که نظام فکري و اخلاقي اسلام ناب را به زباني قابل فهم و درک و جذاب به کودکان خود بياموزد و گام‌هاي نخست براي آشنايي و انس کودک با تعاليم اهل بيت عليهم السلام را استوار بردارد، اين کتاب يک گزينه‌ي بسيار مناسب است.
اين اثر جلد نخست از مجموعه‌ي حديث و شعر و قصه است. در هر جلد از اين مجموعه، پنج حديث کاربردي و جذاب براي رده‌ي سني کودکان انتخاب شده و مبتني بر آن داستانک‌ها و اشعاري مناسب همراه با تصاوير چشم‌نواز ارائه شده تا با استفاده از ظرفيت شعر و قصه و تصوير مفهوم کاربردي آن احاديث را در حد ذهنيت کودکان به آن‌ها ارائه کند.

در اين جلد، براي اين پنج حديث قصه و شعرهاي جذابي همراه با تصاوير شاد و کودکانه ارائه شده است:

به کسي که از او دانش مي‌آموزيد احترام بگذاريد.

نگاه محبّت‌آميز فرزند به پدر و مادر عبادت است.

امروز و فردا کردن شعار شيطان است.

آسايش آدم حسود از همه کمتر است.

کينه‌ها را دور بريزيد.

در بخشي از کتاب مي‌خوانيم:

. سجاد گفت: اين‌ها را از طرف من به ميلاد بده و بگو من ديگر با او قهر نيستم.

روز بعد همين که سجّاد ميلاد را ديد، لبخندن به طرف او رفت و گفت:

هديه‌هايم به دستت رسيد؟ ميلاد گفت: آره! و بعد لبخند زد و گفت: من هم همه را دور ريختم!

طفلکي سجّاد! دلش شکست: چرا دور ريختي؟ يعني هنوز با من قهري؟

ميلاد گفت: منظورم کينه‌هاي گذشته بود نه اينکه هديه‌ها و بعد هر دو زدند زير خنده! (ص10)